جواب سوالات تبیان و همه مسابقات

جواب سوالات تبیان و همه مسابقات و انواع کلیپ

جواب سوالات تبیان و همه مسابقات

جواب سوالات تبیان و همه مسابقات و انواع کلیپ

سخنى با حسین (علیه السلام)

«حسین ! اى پرچم خونین حق بر دوش، حسین ! اى انقلابى مرد حسین ! اى رایت آزادگى در دست، در آن صحراى سرخ و روز آتشگون‏ قیام قامتت در خون نشست، اما پیام نهضتت برخاست‏ از آن طوفان «طف» در روز عاشورا، ‏ به دشت «نینوا» ناى حقیقت از «نوا» افتاد ولى ...‏ مرغ شباهنگ حقیقت ، از نواى ناله «حق ، حق » نمى‏افتد».‏ سلام بر تو ، اى حسین ! اى حسین ... اى شراره ایمان !‏ اى حسین ... اى در سکوت سرخ ستم، شهر آشوب!‏ در بهت خاموشى و ترس، تلخابه فریاد را در حلقوم شب ریختى و با نامردان تبهکار ، مردانه در آویختى.‏ عاشوراى تو، انفجارى از نور و تابشى از حق بود که بر «طور» اندیشه‏ها تجلى کرد و «موسى خواهان» گرفتار ‏در «تپه» ظلمت ظلم را از سرگردانى نجات بخشید.‏ چه مى‏گویم؟ ... تو تاریخ را به حرکت آوردى و زبان زمان را به سرودن حماسه‏هاى زیباى ایثار و جهاد و شهادت ‏گشودى . لحظه لحظه تاریخ را عاشورا ساختى و جاى جاى سرزمین‏ها را کربلا...‏ خفته بودیم و بى خبر ... اما تو، این «مصباح هدایت» و اى «کشتى نجات» گام خسته ما را به تلاش کشاندى و ‏افسردگى یأسمان را به شور امید مبدل ساختى و از سکوت و درنگ و وحشت ، به فریاد و هجوم و شجاعتمان ‏رساندى و پاى کوفته و پر آبله ما را، تا بام آگاهى و تا برج بیدارى فرا بردى. ‏ سلام بر تو ، اى حسین !‏ سلام بر خط شفقگون کربلا، که خون تو را، اى خون خدا - همواره بر چهره افق مى‏پاشد و غروب هنگام، ‏سرخى آسمان مغرب را به شهادت مى‏گیرد ، تا آن جنایت هولناک را هر چه آشکارتر بنمایاند و چشم تاریخ را بر ‏این صحنه همیشه خونین بدو زد و گوش زمان را از آن فریادها تندر گونه آن عاشوراى دوران ساز، پر کند.‏ اى حسین ... اى عارف مسلّح !‏
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد